۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه

هفته ي شيرين تو

" ديروز كيك ها رو پختم، همچين هم دقت كردم كه در عمرم نكرده بودم. كيك ها خيلي هم خوب از كار دراومدند. اما امروز صبح كه رفتم شهر، ميس لاوينگتن گفت خانم رايش برگشته و مهموني رو بهم زده.
كِيت مي گه: «بايد به هر صورت كيك ها رو برمي داشت»
مي گم: « خوب لابد حالا ديگه به دردش نمي خورن»
مي گه :«بايد ور مي داشت، ولي اين خانوماي پولدار شهر مي تونن رايشونُ عوض كنن. فقير فقرا نمي تونن»
مي گم:‌« پولش هم خيلي به دردم مي خورد. ولي براي من خرجي نداشت، غير از پختنش. به آقاي تل مي گم اشتباه از هر كسي سر مي زنه، ولي بدون ضرر از پسش براومدن كار هر كسي نيست. اين رو به آقاي تل مي گم. مي گم همه كه نمي تونن نتيجه ي اشتباه خودشونُ بخورن» "


از رمان " گور به گور" ، ويليام فاكنر

هیچ نظری موجود نیست: