پُرتره ی ناتمام
۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۷, جمعه
آفرين بر شَما، صدآفرين بر شُما
بابا: مهسا بيا شير بخور.
من: بابا من بيست سالم شد، هنوز هر شب بايد به من بگي بيا شير بخور و من بگم شيردوست ندارم آخه؟
بابا: يعني ديگه شير نمي خوري؟ از شير گرفتنت؟
:(
:دي!
۳ نظر:
صدف گفت...
آپ كن ديگه!
۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۵۸
مَهسا
گفت...
صدف، فقط به خاطر تو :دي!
۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۱۸
صدف
گفت...
D<:D:<
۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۲۸
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
آپ كن ديگه!
صدف، فقط به خاطر تو :دي!
D<:D:<
ارسال یک نظر