"این یک کلمه ی قصار نیست. یک واقعیته. آدم بر حسب اتفاق به دنیا می آد، ولی وقتی به دنیا اومد مرگش قطعیه. انسان هست، تولد هست و مرگش هست که دیگر انسان نیست. خاطره ای هست. اونهایی که الگوی زندگی ما بودند، می دونستند چه می کنند. اونها به مرگ فکر نکردند. به زندگی فکر کردند و چه خوبه که ما هم بتونیم به اونجا برسیم. مرگ برامون وجود نداشته باشه. در حالی که قاطعیت وجودش بیشتر از زندگیه، عملا وجود نداشته باشه. یعنی طرد بشه. اهمیت و ارج زندگی در همینه که موقته. اینه که تو باید جاودانگی خودتو در جای دیگری نشون بدی"
احمد شاملو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر