دوست محمد اومده بود خونمون. مامان هم رفته بود كلي هله هوله خريده بود كه اين بچه مياد اين جا، بده بخورن. من فقط يه صحنش رو ديدم كه مامان داشت به پسره مي گفت: « پدرام جان، بيا پفك بخور»
و پدرام جان در پاسخ فرمودند: « نه، ممنون. من اهل اين جور چيزا نيستم، فقط ميوه و سبزيجات تازه»
!!
اگه با گوشاي خودم نشنيده بودم، محال بود باور كنم.
پ.ن: خودم همه شو تا ته خوردم. چي توز نمكي؛ ترد و خوشمزه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر