پُرتره ی ناتمام
۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه
كي بود، كي بود، من نبودم..
بابابزرگم هميشه مي گفته كه:
" تو تاريكي مي شينم، روشني رو مي پام"
اين همون چيزيه كه بهش مي گن: ارثيه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر